بس کن رباب...
دوشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۰۷ ب.ظ
سلام مهربونم:)
امروز هفت محرم، منسوب به حضرت علی اصغر (ع)
از صبح توی دلم آشوب انگار یه چیزی گم کردم، انگار یه غم ناشناخته روی دلم، از اول محرم همش به فکر امروز بودم به فکر حضرت رباب که باغم علی ش چیکار میکنه، با آغوش مادری که دیگه نمیتونه علی شش ماهه شو بغل کنه، با سر طفل شش ماهه ای که حتی روی نیزه جا نمیشه، با گهواره خالی، با شیری که بعد خوردن آب مِهر کرده ولی دیگه علی نیست...
مامان جونم، از اول محرم گلوم پر بغض، پر بغض برای رباب، برای علی اصغر،برای امروز، ولی هیچ جا نتونستم برم، هیچ جا نرفتم بغضم و خالی کنم،مامانی دعا کن اقا رزق امسال منم بده، دعا کن امشب یه جایی سرم و بذارم و زار زار گریه کنم برای دل رباب برای دل خودم برای دل همه مادرا
دعا کن مامانی...
۹۷/۰۶/۲۶